دلم تنگه
یادته گفته بودم بخاطر تو هرکاری میکنم؟یادته گفته بودم جلوی همه دنیا می ایستم تا تو به خواسته ات برسی؟یادته گفته بودم هر وقت از هرچی دلت گرفت به من بگو تا دنیا رو بهم بریزم و خودم همه غمهات رو بدوش بکشم؟یادته گفته بودم هرجا احساس کردی داری کم میاری فقط کافیه به من فکر کنی تا بیام و مثل یه کوه...نه محکم تر از کوه کنارت باشم و بخاطرت بجنگم؟یادته؟
باور کرده بودی حرفهامو؟باور کرده بودی که تو همه چیز مادرتی؟ باور کرده بودی که هر لحظه اراده کنی حاضرم برات بمیرم؟ باور کرده بودی؟
چرا با من و خودت اینکارو میکنی؟چرا اینقدر صبوری میکنی دردت بجونم؟چرا هیچی نمیگی همه زندگی من؟چرا چند روزه تا به در مهد میرسیم حالتت عوض میشه؟چرا اینقدر بیصدا لبهات رو روی هم فشار میدی و آروم اشک میریزی؟آخ پایا..........
چقدر گفتم تو مثل من نباش.چقدر گفتم تو مثل من توی دلت نریز.چقدر گفتم....نه در واقع نگفتم.هیچ وقت نگفتم .به هیچ کس نگفتم.ولی اینبار میخوام بگم .بخاطر تو میخوام بگم.به تو میخوام بگم.
پسرم،عزیز دلم،بهونه نفس کشیدنم،عزیزترینم،هیچ وقت بخاطر هیچ کس ناراحتیت رو توی دلت نریز.حرف بزن.داد بزن. همه رو مقصر کن.همه جارو بهم بریز.فقط دیگه اونجوری گریه نکن.حداقل با من حرف بزن من رو مقصر بدون سر من داد بزن ولی چمشهاتو دیگه اونجوری نکن.دلم داره میترکه خدایا خودت کمک کن.